کد مطلب:188773 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

بازگشت فدک به فرزندان فاطمه
عمر بن عبدالعزیز در راستای خدمات خود به اهل بیت و رفع تبعیض ها و ستم های اقتصادی از ایشان، اقدام قاطعانه و مهم دیگری نیز دارد كه عبارت است از بازگرداندن فدك به فرزندان فاطمه ی زهرا علیهاالسلام.

مطالعه در منابع تاریخی و روایی می رساند كه گرایش عمر بن عبدالعزیز به واگذاری فدك و قرار دادن آن در اختیار بنی فاطمه به سرعت و ناگهانی صورت نگرفته، بلكه او در این گرایش، حركتی تدریجی داشته كه ضمن سه مرحله صورت پذیرفته است:

1- در مرحله ی نخست عمر بن عبدالعزیز به این فكر افتاد كه فدك مال شخصی خلیفه نیست و كسی كه بر منصب خلافت تكیه زده، نمی تواند آن را در مالكیت شخصی خود یا افراد خاصی در آورد.

سیوطی در كتاب تاریخ خود می نویسد:

زمانی كه عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید، مروانیان را فرا خواند و به ایشان گفت: رسول خدا (ص) فدك را در اختیار داشت و از در آمد آن در مواردی كه لازم می دید انفاق می فرمود و فرزندان كوچك و بی پشتوانه ی بنی هاشم را با آن اداره می كرد و بیوه گانشان را همسر می داد.

فاطمه (س) از پیامبر خواست كه فدك را به او واگذار كند، ولی پیامبر درخواست او را نپذیرفت. [1] در زمان ابوبكر و عمر نیز فدك در ملك شخص خاصی نبود (و از منابع در آمد عمومی به شمار می آمد)، ولی مروان آن را از بهره وری عام خارج ساخت و به خویش یا خویشاوندانش اختصاص داد!

اندیشه ی من این است كه اگر پیامبر (ص)، دخترش فاطمه را از فدك محروم ساخته است، پس من كه فرزند پیامبر نیستم، البته سهم و حقی در فدك نداشته و نخواهم داشت! اكنون من شما را گواه می گیرم كه فدك را از تملك شخصی



[ صفحه 181]



در آورده، به همان صورتی باز می گردانم كه در عصر رسول خدا (ص) بوده است. [2] .

2- در مرحله ی دوم، عمر بن عبدالعزیز سعی كرده است تا هر چه بیشتر بنی هاشم و خاندان علی (ع) را از درآمد فدك بهره مند سازد، گرچه آن را به كلی به ایشان واگذار نكرده است.

در نقل این موضوع چنین آمده است: در ذهن عمر بن عبدالعزیز نسبت به فدك و مالك واقعی آن تردید حاصل شد. از این رو به كارگزار خویش در مدینه نوشت: شش هزار دینار كنار بگذارد و از محصول فدك چهار هزار دینار بر آن بیفزای. سپس آن را در میان فرزندان فاطمه علیهاسلام كه از بنی هاشم می باشند تقسیم كن! زیرا فدك از املاكی است كه صرفا در اختیار رسول خدا (ص) بوده، و سرزمینی است كه با جنگ و لشكركشی به چنگ نیامده تا در آمد آن صرف عموم جامه بشود. [3] .

3- مرحله ی سوم، جایی است كه عمر بن عبدالعزیز از شام به مدینه سفر كرده و در آن جا از همه ی مردم دعوت نموده است كه برای هرگونه دادخواهی نزد او آیند.

در پی این دعوت عام، امام باقر (ع) نزد او رفته، به نصیحت و موعظه ی وی می پردازد تا آنجا كه می فرماید: با مظلومان به انصاف رفتار كن و ظالمان را بر جای خود بنشان. سه چیز در هر فرد باشد ایمانش به خدا كامل است: كسی كه به هنگام سرخوشی و شادمانی به راه باطل كشیده نشود، كسی كه خشم و غضب، او را از حق باز ندارد و كسی كه هنگام قدرت، به آنچه از او نیست دست دراز نكند!

اینجا بود كه عمر بن عبدالعزیز تحت تأثیر هشدارها و موعظه های امام باقر (ع) قرار گرفت و دستور داد: كاغذ و دوات آوردند و نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم، این سندی است كه بر اساس آن عمر بن عبدالعزیز، حق ضایع شده ی فدك را به محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب بازگردانده است. [4] .

این مقاطع سه گانه بیانگر این است كه یا واقعا عمر بن عبدالعزیز نخست درصدد



[ صفحه 182]



وانهادن فدك به اهل بیت نبوده، تدریجا به این سو متمایل گشته است. یا این كه او برای آماده ساختن امویان و هموار ساختن راه واگذاری فدك، نخست آن را از مالكیت اشراف اموی بیرون كشیده، سپس سهم بیشتری از آن به خاندان علی (ع) اختصاص داده، و در مرحله ی نهایی مقصود خود را عملی ساخته است.


[1] با توجه به اين كه در مراحل بعد، عمر بن عبدالعزيز، فدك را به فرزندان فاطمه برگردانيد معلوم مي شود كه در اين مرحله هنوز به اطلاعات كافي دست نيافته بوده، يا فعلا براي متقاعد ساختن مروانيان و برداشتن گام اول با فكر و عقيده ي مورد قبول خود آنان با ايشان سخن گفته است.

[2] تاريخ الخلفاء 232.

[3] امالي شيخ طوسي 167؛ بحار 46 / 335.

[4] مناقب 4 / 208-207.